در باره من

یزدان حاج حمزه - با «دشمن جنگی » مردم ایران چه می توان کرد ؟


شهادت مظلومانه خانم هاله سحابی ، به دست کارگزاران دیکتاتوری دینی حاکم برایران ، یکبا ر دیگر به همه ایرانیان پیام روشن و هشدار دهنده ای را فرستاد. و آن اینکه این دیکتاتوری وحشی، اصلاح طلب و سرنگونی طلب را یکجا « محارب » و دشمن خود می داند و دیگر  به  این اکتفا نمی کند که ، مثل تابستان ۱۳۶۰ ، گروه گروه دختران  مقاوم وهوا دار مجاهدین را، زیر شکنجه به شهادت برساند . امروز، هاله سحابی ها را نیز، که  با مدارا و به طور مسالمت آمیز، حقوق بشر وحقوق زنان را مطالبه می کنند  درملاء عام و درجریان تشییع جنازه پدرش زیر ضربات کشنده  قرار می دهد! 

این رژیم  وحشی، خشونت را  فراگیر کرده  وپیش ازاین هم نشان داده که حتی ازریختن خون زنان غیرسیاسی که فقط خواستار ملاقات برادر سیاسی شان  بوده اند نیز ابایی ندارد  (له کردن پیکر خانم بهناز شرقی نمین در لای درب زندان قزلحصار ۲۷ اسفندماه ۱۳۶۱) .  جواب حق طلبی کارگران واز جمله کارگران معادن مس خاتون آباد کرمان را نیز باخونریزی داد ه ومی دهد. صدها حادثه انکار ناپذیر دیگررا  می توان گواه این واقعیت قرارداد  که این رژیم  دشمن خونی همه حق طلبان مبارز است. « اسلام » را دستاویز حق کشی  خودکرده، به زنان ومردان حق طلب ایرانی،  پاسخی جز خشونت، قهرعریان وخونریزی ندارد که بدهد!، خواه این ایرانیها برای حق طلبی خود شیوه مسالمت آمیز به کار ببرند ، خواه قهر آمیز! آری  آنچه درعرصه سیاسی میهن ما می گذرد، ماجرای «دشمنی جنگی» تمامیت  این حاکمیت است با تمامیت حق طلبان ایرانی .
این واقعیت  راهم بایستی یادآوری کرد که دشمنی رژیم ولایت فقیه با مردم ایران ، به ریختن خون ، شکنجه جسمی وروانی و هتک حرمت ازحق طلبان نسل حاضر محدود  نمی شود . آنها که سیر وخامتبار اقتصاد ایران تحت حاکمیت این رژیم را دنبال می کنند،  شاهدند که این جماعت گرازصفت ، با فسادمالی ومدیریت ارتجاعی و قهقرایی  خود ، درعمل  به  تخریب  و نابودی امکان حیات مادی این نسل ونسل های آینده ایران نیزمشغولند .در جنگی تمام عیار با ملت ایران درگیر شده اند  ودارند حرث ونسل ایرانی را باهم  نابود می کنند  . از این روی ، جای آن دارد که همه ایرانیان آزادیحواه وحق طلب ، این واقعیت را درمد نظرخود قرار دهند که مبارزه حق طلبانه شان با رژیم ولایت فقیه درمتن جنگی تمام عیاری جریان دارد  که دشمن همه حربه های ضدانسانی خودرا برای مقابله با آنها به کار گرفته است . از این روی ، مبارزه آزادیبخش وحق طلبانه با « دشمن جنگی » مردم  درعرصه سیاسی - جنگی  ایران و در دنیای کنونی ، ایجاب می کند که نکات زیر را مورد توجه قرار دهیم :
۱  - با توجه به این واقعیت امید بخش به نبرد ضد دیکتاتوری در ایران ادامه دهیم ،که  پایان دوره حاکمیت دیکتاتورها در کشورهای منطقه زیست ما  فرارسیده است . جنبش های ضد دیکتاتوری پیروزمند مردمی در این منطقه و به طور مشخص در کشورهای مصر ، تونس ، لیبی ، سوریه ویمن ، براین واقعیت تاریخی گواهی می دهند. این واقعیت  تا آنجا ملموس شده که قدرتهای غربی دیکتاتور پروری که تا چند ماه پیش نمی خواستند به این جنبش ها توجه کنند ونمی توانستند  به برکناری دیکتاتورهایی مثل مبارک درمصر رضایت دهند، امروزدریافته اند که دیگر امورشان با نظام های دیکتاتوری نمی گذرد . با حمل تناقضاتی مثل مدارا با دیکتاتور ایران و همدستش در عراق، به دنبال برخی از جنبش های ضد دیکتاتوری راه افتاده اند ، حمایت از جنبش های فعال ضد دیکتاتوری  در منطقه را سیاست خود اعلام می کنند، به دخالت نظامی علیه دیکتاتور هایی مثل قذافی می پردازند ،آشکارا برضرورت برکناری دیکتاتورهای حاکم برسوریه ویمن انگشت می گذارند و در هیأت ۸ قدرت جهان ( جی ۸)  وبه نشانه تشویق جنبش های ضد دیکتاتوری ، به دولتهایی که جانشین دیکتاتور های مصر وتونس شده اند ،کمک صندوق بین المللی پول را درنظر می گیرند .ما در یک چنین زمانه ویک چنین  فضایی با دیکتاتوری فاشیستی ایران در گیرهستیم . اما  از یاد نبریم که هر یک روزی که عمرحاکمیت ولایت فقیهی ایران طولانی  تر شود، صدمات انسانی ومادی بیشتری برجامعه ایران وارد می آ ید و جبران این صدمات و خروج از مدار شوم توسعه نیافتگی  مشگل تر می شود.
۲- مانع اصلی تغییر اوضاع ایران مانعی است ازجنس نظامی  که درحاکمیت سیاسی نیز شریک شده است. چه حقوق بگیرو کارگر باشیم و به دنبال مطالبات صنفی خود به میدان آمده باشیم ، چه  حقوق بشری باشیم و به دنبال احقاق حقوق پایمال شده زنان ، دانشجویان ، روزنامه نگاران و نویسندگان وهنرمندان باشیم ، چه انقلابی باشیم و به امید استقرار نظمی انسانی ومترقی وارد عرصه مبارزه با رژیم ولایت فقیه شده باشیم ، خلاصه  به هر انگیزه و به هرشکلی که به دنبال گرفتن حق خود باشیم،این واقعیت عینی وتجربه شده را نباید از نظردور بداریم که  این حاکمیت برای آنکه تن به تغییراوضاع ندهد ، برای آنکه دست ازحق کشی هایش برندارد ،  انواع نیروهای سرکوبگر خود شامل پاسدارها ، بسیجی ها و لباس شخصی ها را به مقابل ما می فرستد تا با سلاح وزور ، راه  رسیدن ما به حقوقمان را ببندد  .
۳-  بنا براین،  باز کردن این راه  ایجاب می کند که  همه  اشکال  ممکن  رویا رویی وهمه شیوه های مبارزه را به خدمت بگیریم تا این مانع نظامی وپشتوانه سیاسی آن را از سرراه برداریم .  با این رویکرد، مشروعیت استفاده از امکانات  تضعیف ومشروعیت واردآوردن ضربه براین مانع نظامی- سیاسی ملموس تر می شود .   برای تضعیف  وضربه پذیر کردن نیروهای سرکوبگر رژیم ولایت فقیه ، ضمن رویا رویی سیاسی ،باید امکانات  قطع و کاهش پشتوانه مالی حفظ ونگهداری این نیروها را  مورد توجه قرار داد .
۴-  در بعد داخلی  می توان با خودداری از خرید کالاها وخدماتی که شرکتهای وابسته به سپاه ، بسیج وبنیاد های تحت امر خامنه ای ،عرضه می کنند . سرپیچی از پرداخت بهای کمرشکن گاز و برق و آب مصرفی خود وسرپیچی از پرداخت مالیات به دولت ، به طور مستقیم وغیرمستقیم ، به تضعیف مالی نیروهای سرکوبگر رژیم  بپردازیم . در عرصه خارجی می توان  باحمایت از تحریم و به خصوص تحریم نفتی رژیم ، تحریم سپاه پاسداران و تحریم  خامنه ای احمدی نژاد وسایرمقامات سرکوبگر رژیم ولایت فقیه، هم تضعیف مالی این رژیم را پیگیری کرد وهم  جلوگیری از تقویت وتجهیز مصیبت باراین رژیم به بمب اتمی را دنبال کرد .
۵-قدرت جبهه مردمی و ضد دیکتاتوری ایران ،در اتحاد و همبستگی  همه  نیروهای مبارز و حق طلبی با رزمی شود که درصحنه عمل   هدف واحدی را دنبال می کنند ،با دیکتاتوری  نظامی – آخوندی درگیرند و کسب حقوق به هم پیوسته جمعی ، جنسیتی ، صنفی و فردی را پیگیری می کنند . شرط تقویت وکارآیی این جبهه  آنستکه  « وحدت علیه دیکتاتوری درعمل » را ملاک همبستگی قرار دهیم .با تفرقه افکنی  های دشمن پسندی که علیه این یا آن شیوه مبارزه و این یا آن گرایش سیاسی مردمی  به عمل می آید، مقابله  کنیم  و هرچه درتوان داریم علیه دشمن جنگی مردم ایران به کاربگیریم .
۵- برای آنکه راه مسالمت آمیز پایان بخشیدن به تجاوزات وحق کشی های دیکتاتوری ولایت فقیه  باز گذاشته شود و برای آنکه  بر جهان ثابت شود که ادعای مبلغان  دیکتاتوری ولایت فقیه، مبنی براینکه« حکومت اسلامی » خواست مردم ایران است ! پوچ ودروغ است، ضمن  تداوم وافزایش مبارزات  خود با این رژیم، می توانیم  درعرصه بین المللی اعلام کنیم ، به شرط آنکه رژیم تسلیم حکمیت ونظرمردم شود ، آماده ایم  زیرنظرسازمان ملل و با نظارت نیروهای مقاومت ، این ادعای کذب به نظرخواهی و رفراندم  عموم مردم ایران گذاشته شود . تا سیه روی شود هرکه به دروغ دم از مردم می زند .
برقرار باد همبستگی ضد دیکتاتوری مردم ایران

آرشیو وبلاگ

آرشیو وبلاگ