در باره من

چند سوال از آقا رضا!


تو چگونه ميخواهي در ايران انتخابات برگزار كني؟
اين شوراي موهوم تو بجز در فضاي مجازي مگر جاي ديگر هم وجود خارجي دارد؟
تو حاضري پولهايي كه در اختيار داري را خرج آزادي مردم ايران بكني؟
تو كه دم از دمكراسي و دمكرات بودن ميزني تا كنون در چه جمعي فعاليت داشته و چگونه ميخواهي بي آنكه از ديكتاتوري پدر فاصله بگيري و دست از مُزخرفاتي مانند شاه شدن برداري خود را دمكرات نشان دهي؟
چرا تو هم مثل رژيم با خارج شدن نام مجاهدين كه نتيجه حكم دادگاه و قانون است مخالف هستي؟
آيا اين به اين دليل نيست كه اميد شاه شدن تو را نا اميد مي كند؟
هيچ ميداني عقربه زمان به گذشته برنمي گردد و جهت و سمت و سوي حركت تاريخ با هر پستي و بلندي و فراز و نشيبي به سمت جلو است و آرزوي بازگشت سلطنت يك آرزوي عبث و واپسگرايانه است, چرا از اين آرزوي عبث و واپسگرايي دل نمي كني اگر دمكرات و آزاديخواه هستي؟!

وطن جان و دل من شمع هر محفل من


شعار جديد عليه رژيم مافيايي


شاقلي ها و مُعلق بازي پيش قاضي !


نام گذاري مجاهدين در فهرست سازمانهاي تروريسي در سال 1997 در  دوره رياست جمهوري بيل كينتون و همزمان با قوقولي قوقوي آخوند خاتمي بر روي  به قول خودش  «ديوار بلند  بي اعتمادي » بين رژيم مادون سرمايه داري آخوندها و  ابر قدرت امپرياليستي بود  كه براي نشان دادن حسن نيت و به دست آوردن  دل بي رحم و مروت  جلادان حاكم بر ايران  تجار و دلالان بي مروت دنيا  براي معامله و مماشات   اين نام گذاري  صورت گرفته بود و هيچگونه مشروعيت حقوقي و سياسي نداشت.  طي 15 سال نبرد و کارزار حقوقي مستمر در دادگاه هاي اروپايي و آمريکا و بنا به نظريه هاي مشهورترين حقوقدانان اروپايي و آمريکايي بعد از استماع و مشاهده انواع و اقسام اتهامات و مدارک که از سوي رزيم و مخالفان به مجاهدين وارد مي شد, مجاهدين به عنوان يک گروه مشروع مقاومت مُهر خوردند و دولتهاي اروپايي و آمريکا عليرغم ميل خود مجبور به حذف مجاهدين از ليست هاي خود شدند.
خروج مجاهدين از فهرست گروههاي تروريستي آمريكا يك سرفصل تاريخي است و لاجرم دوست و دشمن بايد نسبت به آن واكنش مثبت يا منفي نشان دهند. از اين واكنشها بايد به گرمي استقبال كرد زيرا در روند تعميق و تكامل مبارزه  به اين مرحله كيفي ماهيت افراد و جريانات بارز و مرز بين جنبش مقاومت آزاديخواهي مردم ايران و اضداد جنبش مقاومت مشخص مي شود.  همچنين زمينه اي براي همبستگي ملي كه طر ح  آن را يك دهه پيش   اينجا   شوراي ملي مقاومت به نيروهاي جمهوريخواهي كه خواهان سرنگوني رژيم ولايت فقيه و  حكومتي سكولار و عُرفي  و جدايي دين از دولت هستند ارائه كرده بيش از پيش فراهم مي گردد.  زيرا مجاهدين به عنوان اصلي ترين و متشكلترين نيروي بالقوه و بالفعل مقاومت, و شوراي ملي مقاومت به عنوان پايدارترين ائتلاف سياسي يگانه نيرويي هستند كه مي توان حول آنها  براي سرنگوني رژيم و ايجاد ايراني دمكراتيك متحد شد.  رژيم بيش از هر كسي خارج شدن مجاهدين از فهرست تروريستي آمريكا و تبعات آن را فهميده و واكنش سرتاپاي اين رژيم بيانگر اين واقعيت است .