در باره من

مارک ویلیام: از «قتل عام» در کمپ اشرف باید جلوگیری شود


مارک ویلیامز، نماینده مجلس بریتانیا از حزب لیبرال دمکرات  در ایندیپندنت مینویسد: درگیری آمریکا در دومین جنگ خلیچ در عراق - چه با آن موافق بودید چه مخالف - در آستانه پایان یافتن است. این هفته نخست وزیر عراق ”جدید“ بعنوان مهمان پرزیدنت اوباما در واشینگتن بود.
اغلب مردم تصور می کردند که هر دولت آینده (در عراق-م) به اصول حقوق بشر و دمکراسی احترام می گذارد. ولی یک حقیقت نامطلوب وجود دارد که درک آن برای خانواده های سربازان ما که در آنجا کشته شدند و خود سربازانی که مجروح شدند بسیار سخت است. (فهم) آن برای خانواده های تعداد نامعلومی شهروند عراقی که در آنجا کشته شدند، و برای مخالفان ایرانی که در کمپ اشرف در عراق گیر کرده اند سخت است.
حقیقت اینست که نخست وزیر نوری مالکی، ظاهرا تبدیل به یک آلت دست رژیم ایران شده است که بنظر می رسد به اصول حقوق بشر و قانون بین المللی هیچ اعتنایی نمی کند. کمپ اشرف میزان سنچ بی اعتنایی او به جامعه جهانی و آنهایی است که جان خود را از دست دادند تا او نخست وزیر شود.


این کمپ محل سکونت ۳۴۰۰ عضو گروه اپوزیسیون اصلی ایران یعنی مجاهدین خلق ایران است، سازمانی که روح بهار عرب را سمبلیزه می کند. مجاهدین خلق امیدوارند روزی رژیم بیرحم و ظالم ایران را با یک دمکراسی جایگزین کنند. برنامه (مانیفست) آنها از ایجاد حقوق برابر بین مرد و زن، ایرانی با یک مطبوعات آزاد، ایرانی غیر اتمی و سیاستهای پیشرفته دیگر حمایت می کند.
دلیل این رفتار بیرحمانه روابط نزدیک مالکی با ایران است و اینکه آن کشور می خواهد دشمن اصلیش را بکلی نابود کند. نفوذ ایران در عراق شامل پر کردن آن کشور با آی یی دی (بمب های کنار جاده ای) است تا روی مالکی فشار آورد تا به مخالفان ملاها حمله کند. این نفوذ باید متوقف شود.

سرکوب این ساکنان و بی اعتنایی مالکی به قانون بین المللی در ظرف چند هفته اولی که نیروهای عراقی امنیت کمپ را بدست گرفتند شروع شد. او تضمین داد که با ساکنان ”رفتار انسانی“ می شود؛ با این وجود در طی دوسال گذشته، آنها ۲۴ ساعته بوسیله ۳۰۰ بلندگوی بزرگ در اطراف کمپ شکنجه روحی شده اند. آنها از دسترسی به غذا، سوخت، و دارو دریغ شده اند که در نتیجه آن تعدادی از ساکنان جان خود را از دست دادند. ولی در وحشتناک ترین مورد، نیروهای عراقی دوباره به این کمپ شهروندان غیرمسلح حمله کرده اند، ۴۷ نفر را بقتل رساندند. صحنه های ویدیویی این حملات شهروندان غیر مسلح را نشان می داد که ظاهرا با سلاحهای نیمه اتوماتیک از نزدیک به سر آنها شلیک می شد، و همچنین توسط خودروهای هاموی زیر گرفته می شدند. این حمله از سوی بسیاری ارگانهای بین المللی بعنوان یک قتل عام محکوم شد.
این وضعیت اکنون به نقطه بحرانی رسیده است. رژیم ایران می داند که به دستیابی به هدفش برای نابود کردن مخالفانش نزدیک است و روی دولت عراق فشار آورده تا کمپ را تا پایان سال ببندد و ساکنان آنرا در سراسر عراق پراکنده کند.
با توجه به سابقه نیروهای عراقی در ارتباط با کمپ اشرف، و نزدیکی آنها به رژیم ایران، این بیانیه وسیعا بعنوان یک اعلان جنگ به این شهروندان غیرمسلح دیده شده است. عراقیها می گویند زمانی اجازه می دهند یو ان اچ سی آر با ساکنان مصاحبه کند که آنها منتقل شده اند و اینکه به ناظران سازمان ملل اجازه دسترسی مستمر به ساکنان را می دهد. اگر چنین باشد، چرا ارتش عراق اجازه نمی دهد مصاحبه ها در کمپ اشرف انجام شوند؟ چرا هرکاری می کند تا در انجام کار یو ان اچ سی آر کارشکنی کند؟ واقعیت اینست که نوری مالکی می داند که اگر یو ان اچ سی آر با این شهروندان مصاحبه کند، آنها از پناهندگی در کشورهای ثالث برخودار خواهند شد و عراقیها، که بدستور تهران عمل می کنند، فرصت نابود کردن روحیه اشرف و ساکنانش را از دست خواهند داد.
این همان مردیست که شش ساعت قبل از ”قتل عام“ آوریل به ساکنان کمپ اشرف و سفارت آمریکا قول داد که هیچ قصدی برای استفاده از خشونت نداشت. شش ساعت بعد، ۳۶ ساکن کشته شدند. بنظر می رسد دیگر نمی توان به او اعتماد کرد که کارهای کثیف ایران را انجام ندهد.

هنوز زمان برای یک راه حل صلح آمیز برای این مسئله هست. جامعه بین المللی باید روی دولت عراق فشار آورند تا ضرب الاجل پایان سالش را لغو کند. این به یو ان اچ سی آر زمان می دهد مصاحبه هایش با ساکنان را برای (تعیین-م) استاتوی پناهندگی انجام دهد. قدم نهایی، و قدمی که به امید خدا پایان خوشحال کننده ای را می آورد، این است که ساکنان به کشورهای ثالث منتقل شوند.
این سه قدم دست یافتنی هستند - تنها مانع دولت عراق و نوری مالکی است.
فشار بین المللی باید اکنون گذاشته شود. کمتر از سه هفته به پایان ضرب الاجل و یک عاقبت خونین اجتناب ناپذیر باقیمانده است. اکنون که مالکی در آمریکاست ، ایالات متحده یک فرصت عالی دارد تا فشار دیپلماتیک بگذارد. آمریکا باید این کار را انجام دهد تا همبستگی خود را با روح بهار عرب نشان دهد؛ آمریکا باید اینکار را برای ساکنان کمپ اشرف انجام دهد؛ و او باید آنرا انجام دهد تا تمام آنهاییکه در عراق کشته شدند خونشان به هدر نرود.
آمریکا کشوریست که یک پیمان شخصی با تک تک اعضای کمپ امضا کرده است، به آنها موقعیت افراد حفاظت شده می دهد. آمریکا باید به دادن چیزی که به آنها قول داده بود ادامه دهد - حفاظت از ظالمان در ایران و مزدورانش در عراق. هرچیز کمتر از آن آمریکا را از نظر سیاسی و قانونی همدستی در هر خونریزی در آینده خواهد کرد.
ساعت دارد تیک تاک می کند و زمان به سر می رسد. آمریکا و پرزیدنت اوباما باید به عهدشان به ساکنان آزادیخواه (آزادی طلب) کمپ اشرف وفا کنند.
دولت بریتانیا بعنوان یک شریک اصلی در ائتلاف که دولت کنونی عراق را برسر کار آورده نیز به همان نسبت مسئول است و باید از این قتل عام جلوگیری کند و سازمان ملل را متقاعد کند کلاه آبی ها را برای حفاظت از ساکنان اشرف بفرستد.
مارک ویلیامز نماینده لیبرال دمکرات پارلمان برای حوزه کردیگیون و یک عضو کمیته پارلمانی بریتانیایی برای آزادی ایران است.

آرشیو وبلاگ

آرشیو وبلاگ